Advertisement

Draw به فارسی

Draw به فارسی - Web مخالفت چهل ساله با مناسک سنتی و آئینی. خدمات google واژه‌ها، عبارت‌ها، و صفحه‌های وب را بدون هزینه بین زبان فارسی و بیش‌از ۱۰۰ زبان دیگر فوراً ترجمه می‌کند. But then, you know, eventually you have to turn all these drawings into reality. Web کاربرد فعل draw به معنای جذب کردن. استخراج کردن, امتداد دادن, به طول انجامیدن بهترین ترجمه های draw out به فارسی هستند. Web ترجمه draw in به فارسی. فعل draw به معنای جذب کردن یعنی افرادی را به‌سمت خود کشیدن و توجه آنها را به خود جلب کردن. Attract, bring, carry, convey, cull, draft, drag, drain, educe, elicit, evoke, extract, fetch, gather, haul, hook, jerk, lug, magnetize, pick, pluck, pump, rake, siphon, tap, tow, trail, trawl, tug, wind in, wrench, yank. 1 to make a picture with a pen or a pencil: Web verb move something by pulling.

Lili & Lola . Learn The Persian Alphabet Persian alphabet, Farsi
آموزش تخصصی Corel Draw به زبان فارسی قسمت بیست و دوم
ترجمه کلمه drawing به فارسی دیکشنری انگلیسی بیاموز
حروف الفبای فارسی مجله نورگرام
ترجمه کلمه draw به فارسی دیکشنری انگلیسی بیاموز
نقاشی با حروف الفبا فارسی برای کودکان کلاس اول ابتدایی
حیوانات وحشی، الفبا، آموزش الفبا، کارتهای آموزشی، طوطی، طوطی تی وی
ترجمه کلمه are you good at drawing? به فارسی دیکشنری انگلیسی بیاموز
اعداد فارسی و انگلیسی
ترجمه کلمه line drawing به فارسی دیکشنری انگلیسی بیاموز

Draw Someone Or Something To(Ward) Someone Or Something To Pull Someone Or Something To Someone Or Something.

He has drawn a car. ↔ بالاخره موفق شد بیسکویت را از میان آتش بیرون آورد، Web ترجمه draw out به فارسی. Pronunciation the word draw sounds like more.

Draw، آخته، (شمشیر و غیره) از غلاف کشیده، (به ویژه جانور ذبح شده) پاک کرده (که دل و روده ی آن را درآورده اند)، شکم خالی، کشیده، ممتد، توخالی شده، پوک، ن کشیده

۱۵ نفر در پی تیراندازی یک مرد مسلح در دانشکده‌ هنر در مرکز پراگ کشته شده‌اند. Attract, bring, carry, convey, cull, draft, drag, drain, educe, elicit, evoke, extract, fetch, gather, haul, hook, jerk, lug, magnetize, pick, pluck, pump, rake, siphon, tap, tow, trail, trawl, tug, wind in, wrench, yank. فعل draw به معنای جذب کردن یعنی افرادی را به‌سمت خود کشیدن و توجه آنها را به خود جلب کردن. Web ترجمه drawn به فارسی نحیف, (به ویژه جانور ذبح شده) پاک کرده (که دل و روده ی آن رادرآورده اند), (شمشیر و غیره) از غلاف کشیده بهترین ترجمه های drawn به فارسی هستند.

Charcoal, Ink, Line, Pencil A Set Of Charcoal Drawings By A Local Artist | Scale A Scale Drawing Of A Jumbo Jet | Engineering, Technical, Working A Working Drawing Of The Proposed Power Station | Life He Earned Money Modelling For Life Drawing Classes.

1 to make a picture with a pen or a pencil: His serious figure drawings are often layered in elements of humor. ↔ اما بعداً، مىدانيد، آخرش بايد همه اين. He's an excellent speaker who always draws a crowd (او یک سخنران عالی است که همیشه.

کشیدن به داخل، انقباض ترجمه Draw In به فارسی است.

کشش، قرعه کشی، طراحی کردن، نزدیک کردن، بیرون کشیدن، کشیدن، قرعه کشیدن، طرح کردن، دریافت کردن، گرفتار کردن، رسم کردن، منقوش کردن. Exhale, propel, push, repel, repulse. Web معنی drawing به فارسی عمل ساختن تصویر با مداد یا خودکار یا تصویری که به این صورت ساخته شده است و اسم است. Web verb (draws, drawing, drew /, has drawn).

Related Post: